سفارش تبلیغ
صبا ویژن
yagotesorkh
قالب وبلاگ

گودال بود و غربت بی انتهای من

 

شد خیمه گاه مروه و مقتل صفای من

 

از بسکه ازدحام در آنجا زیاد بود

جایی نبود کشته ی بی سر ؛ برای من

یک خنجر شکسته چرا بوسه می زند

بر روی حنجر تو برادر به جای من

یک نیزه آمد و سخنت را برید و رفت

یک کعب نی رسید به داد صدای من

پیراهن تن تو پر از رد پا شده است ....

یا اشتباه میکند این چشم های من ؟

با تازیانه ها بدنم خوب آشناست

من را زدند پیش تو ای آشنای من

دیدند بی کسیم به ما طعنه ها زدند

مانند مادر تو مرا بی هوا زدن


[ سه شنبه 91/8/23 ] [ 3:36 عصر ] [ سیدحسن حسینی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

سیدحسن حسینی
این وبلاگ بیشتربه موضوعات تعلیم وتربیتی،آموزشی ،ادبی و....می پردازد.
امکانات وب